🌬نگین و نورا🌈

من نگینم😎👉🏻یه آبجی دارم اسمش نورا هست😍👉🏻

خاطرات این مدتی که نبودم....

1400/10/12 22:14
نویسنده : نگین
309 بازدید
اشتراک گذاری

خب خب سلام به همگی


خب بعد فوت مامان بزرگ عزیزم(خدا بیامرزدش)مامانم خیلی غمگین شد و منم که افسرده نه فقط بخواطر اون بخواطر هر دلیل دیگه ای هم میتونه باشه
قضیه فوت مامانیم اینطوری شد که 2 ساله پیش مامان بزرگ من تا 1 ماه ریه اش آب آورده بود و دکترا درمانش کردن ولی امسالم اینجوری شد و متاسفانه دیگه دکترا جوابش کردن و دیگه کاری نمیشه کرد...اون روز دیدیم وقتی مامان بزرگم از خواب پاشد دست میزنیم بهش سیاه میشه(کم خونی شدید داشتن)دیگه زنگ زدیم اورژانس اومد و رفتیم بیمارستان لبافی نژاد بابام مارو برد خونه اون یکی مامان بزرگم من و نورا خیلی بی تابی میکردیم و مامان بزرگ و بابا بزرگم مشغولمون میکردن شب شد بابام مارو برد خونه خودش دوباره رفت پیش خالم و مامانم توی بیمارستان ساعت 1 شب بود که کارتون گذاشتم و با نورا توی رختخوابمون دراز کشیدیم پیش هم شب ساعت 2 و نیم مامان و بابام اومدن مامانم  ساعت 12 توی ماشین(خیل یخیل سرد بود)خوابش برد و یک ساعت بعد مامان بزرگم فوت کرد و مامانم خبردار نشد اومد خونه و خوابیدیم چشاش از بس گریه کرده بود باد کرده بود فردا که شد مامانم لباس های مامان بزرگم که دیشب شسته بود رو برداشت که ببره عوض کنه اما.....رفت اونجا و سردخونه و دلتنگی شدید😭دیگه رفتیم شهرستان واسه خاک سپاری اونجا خیلی جیغ زدن مامانمو و خالم و نزاشتن من ببینم مامانیمو موقع دیدن😖


تقریبا 6 روز قبل چهلم مامانیم تولد من بود(14 سالگیم)تولد گرفت مامانم واسم چند روز بعدش برای چهلم رفتیم خیریه شهرستانمون توی تهرانه اونجا مراسم گرفتیمو خیرات دادیم و فردا صبحشم رفتیم وردآورد توی کرج بهشت فاطمیه(سر قبر بابابزرگم)اونجاهم خیرات دادیم حالا نتونستیم برای چهلم مامان بزرگم بریم شهرستان اما عید میریم(انشاالله......
راستی بچه ها تولد نوراخانم هم نزدیکه ها..😉

پسندها (6)

نظرات (3)


12 دی 00 22:55
سلام نگین جان❤️
خدا رحمت کنه مادر بزرگت رو🖤🖤🖤
روحشون شاد🖤
تولد نورا خانم پیشاپیش مبارک😊💖
نگین
پاسخ
سلام ریحانه جون
مرسی
تشکر
میسی

12 دی 00 23:20
راستی خوش&zwnjحال میشم به پست جدیدم سر بزنید😇😇
نگین
پاسخ
چشم حتماااا
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
13 دی 00 11:01
آخی خدا رحمتشون کنه نگین جون
نگین
پاسخ
مرسی زهرا جان